باب اول – در وصایا

فصل اول – در کلیات وصایا
ماده 825
وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
ماده 826
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
‌وصیت کننده موصی، ‌کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له،‌ مورد وصیت موصی‌به و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
ماده 827
تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصی‌له پس از فوت موصی.
ماده 828
هر گاه موصی‌له غیر محصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عام‌المنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده 829
قبول موصی‌له قبل از فوت موصی موثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی‌له موصی به را‌ قبض کرده باشد.
ماده 830
نسبت به موصی‌له رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصی‌له قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد ‌بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصی به را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده ‌باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
ماده 831
اگر موصی‌له صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
ماده 832
موصی‌له میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصی به قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح و‌نسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ماده 833
ورثه موصی نمی‌تواند در موصی به تصرف کند مادام که موصی‌له رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است. اگر تاخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصی‌له را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید.
ماده 834
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی می‌تواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد‌ نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
فصل دوم – در موصی
ماده 835
موصی باید نسبت به مورد وصیت جائز التصرف باشد.
ماده 836
هر گاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از‌ آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هر گاه اتفاقاً منتهی به موت نشد وصیت نافذ خواهد بود.
ماده 837
اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده 838
موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
ماده 839
اگر موصی ثانیاً وصیتی بر خلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
فصل سوم – در موصی‌به
ماده 840
وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است.
ماده 841
موصی به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.
ماده 842
ممکن است مالی را که هنوز موجود نشده است وصیت نمود.
ماده 843
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
ماده 844
هر گاه موصی به مال معینی باشد آن مال تقویم میشود اگر قیمت آن بیش از ثلث ترکه باشد مازاد مال ورثه است مگر اینکه اجازه از ‌ثلث کند.
ماده 845
میزان ثلث به اعتبار دارائی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار دارائی او در حین وصیت.
ماده 846
هر گاه موصی به منافع ملکی باشد دائماً یا در مدت معین به طریق ذیل از ثلث اخراج میشود:
‌بدواً عین ملک با منافع آن تقویم میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوب‌المنفعه بودن در مدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دو قیمت از ثلث ‌حساب میشود.
‌اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده 847
اگر موصی‌به کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر اینکه در وصیت طور دیگر مقرر شده باشد.
ماده 848
اگر موصی به جزء مشاع ترکه باشد مثل ربع یا ثلث موصی‌له با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده 849
اگر موصی زیاده بر ثلث به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده ‌است از ترکه خارج میشود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یک دفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
فصل چهارم – در موصی‌له
ماده 850
موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.
ماده 851
وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.
ماده 852
اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود موصی‌به به ورثه او میرسد مگر اینکه جرم مانع ارث باشد.
ماده 853
اگر موصی‌لهم متعدد و محصور باشند موصی به بین آنها بالسویه تقسیم میشود مگر اینکه موصی طور دیگر مقرر داشته باشد.
فصل پنجم‌ – در وصی
ماده 854
موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید. در صورت تعداد اوصیاء باید مجتمعاً عمل بوصیت کنند مگر در صورت تصریح‌ به استقلال هر یک.
ماده 855
موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب وصی معین کند به این طریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد‌ سومی باشد و هکذا.
ماده 856
صغیر را میتوان به اتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد. در این صورت اجراء وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر.
ماده 857
موصی میتواند یک نفر را برای نظارت در عملیات وصی معین نماید. ‌حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود.
ماده 858
وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او میباشد حکم امین را دارد و ضامن نمیشود مگر در صورت تعدی یا تفریط.
ماده 859
وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند و الا ضامن و منعزل است.
ماده 860
غیر از پدر و جد پدری کس دیگر حق ندارد بر صغیر وصی معین کند.
Fatal error: Uncaught Error: Call to undefined function get_footer() in /var/www/html/wp-content/themes/oceanwp/singular.php:76 Stack trace: #0 /var/www/html/wp-includes/template-loader.php(106): include() #1 /var/www/html/wp-blog-header.php(19): require_once('/var/www/html/w...') #2 /var/www/html/index.php(17): require('/var/www/html/w...') #3 {main} thrown in /var/www/html/wp-content/themes/oceanwp/singular.php on line 76